طبعاً

Posted ۲۱:۰۳ by احمد فرهنگ‌نيا in
سر يك چارراه شلوغ، ترافيك و اعصابت همزمان گره كور افتاده‌اند، عجله داری، هيچ پليس راهنمايی و رانندگی تا كيلومترها به چشم نمی‌خورد اما يك گشت ارشاد درست سر چارراه ايستاده؛
آدم ناخودآگاه به راهكارهای رواج و گسترش پديده‌ی زشت پليس‌كُشی فكر می‌كند.


6 comment(s) to... “طبعاً”

6 comments:

sanaa گفت...

عجب!



Unknown گفت...

نه. تو اين كار رو نمي‌كني



ناشناس گفت...

آیا اگر برادران پلیس سر پست خود حاضر نمی‌شوند باید خِر برداران و خواهران دل‌سوز گشت ارشاد را گرفت که در کمال وجدان کاری سر پست خود توی سرما و گرما حاضر و آماده‌اند؟! ای بابا آقای فرهنگ‌نیا.



ناشناس گفت...

پسر جان ترافیک باز نشد؟ چراغ سبز نشد؟ پلیس حاضر نشد؟ آپ کن دیگه بابا. از وقتی آمدی این جا دچار تنبلب آگاهانه ای شدی ها!



ناشناس گفت...

فکر کردی همه پدیده هایی که امروز ارزش ان چطور ارزش شدن، خوب اولش ضد ارزش بودن، خلاف بودن، و برعکس، مثل "پلیس کشی" یا "امنیت اجتماعی" که اولی یه ارزش و دومی یه ضد ارزش به حساب میاد تو جامعه امروز...



tranquil گفت...

راهکار؟ ماشین گان.